شادی حاجیمشهدی* – ونکوور
نمایش «تکگوییهای واژن» بههمت گروه تئاتر بلولایت و با دراماتورژی ژوبین غازیانی، کارگردان کهنهکار تئاتر، و تهیهکنندگی پروین سرآبادانی، عصر ششم ژوئیهٔ ۲۰۲۴ در سالن پرزنتیشن هاوسِ نورث ونکوور به روی صحنه رفت.
اجرای جسورانه و تابوشکن نمایشنامهٔ تکگوییهای واژن (The Vagina Monologues) نوشتهٔ ایو انسلر (Eve Ensler)، برای اولینبار بهزبان فارسی در ونکوورِ کانادا، بهانهای شد تا برای شنیدن صدای ناشنیدهٔ زنان و آشنایی با رنجها، خاطرات، خواستهها و تجربیات تلخ و شیرین زنانهشان، در بستری آشنا و خودمانی گرد هم آییم.
بهگواه گروه هنرمندان این نمایش، پیش از هر چیز باید قدردان همراهی، شوق و تلاش سارا توکلی بود که از زادگاهش بندرعباس به ونکوور آمد تا به آرزوی دیرینهاش برای اجرای این متن، تحقق بخشد. همچنین باید امید داشت که هنرمندان و هنردوستان هموطن بیشتری همچون ژوبین غازیانی و تیم همراهش، برای حمایت از چنین آثاری، دست به دست هم دهند.
تکگوییهای واژن، نمایشنامهای اپیزودیک است، که در سال ۱۹۹۶ بهقلم ایو انسلر، نمایشنامهنویس، فعال، فمینیست و تهیهکنندهٔ آمریکایی، نوشته شد و پس از کسب جوایز و موفقیتهای بسیارش در آمریکا، به بیش از ۴۸ زبان ترجمه و در بیش از ۱۴۰ کشور اجرا شد. متن اصلی این نمایشنامه در سال ۲۰۰۳ بههمت کوشیار پارسی، به زبان فارسی ترجمه شد.
هستهٔ اصلی تکگوییهای واژن بهواقع از گفتوگوییهایی شکل گرفته که نویسنده با زنان متعددی از سن، نژاد، شغل، مذهب و جغرافیای مختلف داشته است. این متن شگفتانگیز و دلخراش، نگاهی تازه به مفاهیمی همچون تجربیات جنسی توافقی و غیرتوافقی، تصویر ذهنی از بدن، ناقصسازی و ختنهٔ اندام تناسلی در زنان، تجاوز، برخورد مستقیم و غیرمستقیم با تولید مثل، زایمان، مراقبت از واژن، قاعدگی، تنفروشی و چندین موضوع دیگر دارد و این مفاهیم را از نقطهنظر این زنان بیان میکند که با وجود تفاوت در سن، نژاد، باور و جغرافیا، درد مشترکِ «زن بودن» را تجربه کردهاند.
مهمترین مشخصهٔ اجرای فارسی این نمایش اما، در وهلهٔ نخست، جسارت پرداختن به چنین متن ملتهب، متهورانه و گزنده است که برای اولین بار تابوهای بسیاری را در نخستین مواجهه با برخی کلمات ممنوعه در فرهنگ ایرانی، برای مخاطبانش میشکند.
برخورد نزدیک از نوعی دیگر، بهترین توصیف این رکگویی و حقیقتجویی است.
برای بسیاری از زنان حاضر در سالن نمایش درحالیکه دوشادوش هم نشسته و در هوای هم تنفس میکنند، شنیدن بسیاری از کلماتی که در فرهنگ و عرف ایرانی، همواره نکوهش شده و حتی بیانش هم زشت و ممنوع بهنظر میرسد، مثل یک پتک بزرگ یا زخمهٔ شلاق است؛ نفسها در سینه حبس شده و آن شرم همیشگی مشرقی نمیگذارد تا تأثیر این کلمات در خودآگاه تماشاگران تهنشین شود، اما قدرت اجرا، آنجا آشکار میشود که این حس شرم، رفتهرفته تا پایان نمایش کمرنگتر شده و جای خود را به درک عمیق جمعی و تجربهٔ عاطفی تأثیرگذاری میدهد.
نکتهٔ مهم دیگری که در اجرای این نمایش باید به آن توجه کرد، انتخاب آگاهانهٔ ابعاد و چیدمان صحنه است، بهگونهای که بازیها و تکگوییها در فضایی نهچندان وسیع، در حریم تماشاگر و با فضاسازی غیراگزوتیک و مینیمال رخ میدهد؛ گویی که ایجاد این اتمسفر، جهان آشنایی را در محدودهٔ زمانی و مکانی و حسی تماشاگر خلق میکند و به مخاطب فرصت درک و همراهی بیشتری را با این تجربهٔ مستقیم و گزنده اما هوشیارکننده، میدهد.
در این نمایش که برای مخاطبان زن و بالای ۱۸ سال اجرا شد، سه بازیگر زن ایفای نقش میکنند. بازی قدرتمند سارا توکلی با آن انعطاف حنجره و تغییر لحن که در بیان مونولوگها و انتقال حس کاراکترها بسیار دقیق عمل میکند، بیش از همه در یاد میماند. مهسا قراگزلو و مهدیس توکلی نیز که از هنرمندان تازهنفس، خلاق و توانمند این عرصهاند، بهخوبی از عهدهٔ تغییر لحنها و جابهجایی نقشها برآمدهاند. گریم متفاوت این سه زن و لباس خواب قرمز ساتنی که به تن دارند، اتحاد و اشتراکی درونی را تداعی میکند.
زنان زیبای سرخپوش این نمایش، درحالیکه با پاهای برهنه زیر نور نقطهای قرمز بر صندلیهایی که در بین تماشاگران قرار گرفته، نشستهاند، هیجانات و احساسات غالب در هر تکگویی را با تغییر حجم صدا، تفاوت لحن و اکتِ خاص خود به بیننده انتقال میدهند.
به نظر میرسد که همراهی دکتر پریسا جهانلو، بهعنوان یک مشاور علمی و رواندرمانگر، در کنار تیم بازیگران و در حین اجرای تمرینهای اولیه، از دیگر نقاط قوت این همکاری باشد.
پرواضح است که نباید توانایی مترجم و تیم بازنویسی نمایشنامه را نیز در برگردان متن اصلی از انگلیسی به فارسی نادیده گرفت؛ چرا که استفاده از اصطلاحات مناسب و همهفهم، که به کلیت اثر لطمه نزده و در عین حال مفاهیم درست و دقیق را در حین اجرا به مخاطبان منتقل کند، بیشک چالش بزرگی را برای این گروه رقم زده است. همانطور که میدانیم، بهطور معمول، بسیاری از واژههای انگلیسی در برگردان فارسی، معنی اصیل خود را از دست میدهند و بهطور قطع این بزرگترین و اصلیترین مشکل برای تیم نویسندگان بوده است.
بزرگترین دریغ و افسوس برای تداوم تولید و اجرای چنین آثاری که پیش از همه به زنان، رنجها و تجربیات مشترکشان و مهمتر از همه به وجوه انسانی و ارزشمندی که در زندگی همهٔ انسانها جاریست، اشاره دارد، این است که ایکاش با حمایتهای بیشتر، میشد کمیت این اجراها را بیشتر کرد و آن را برای گروههای بیشتری از مخاطبان و علاقهمندان فارسیزبان، نمایش داد.
نمایش «تکگوییهای واژن» اگرچه جهانی زنانه دارد اما باید فارغ از جنسیتزدگی، برای همهٔ مردان و حتی گرایشهای دیگر جنسی یا گروهای الجیبیتیکیو و… بهشکلی وسیعتر به نمایش درآید، چرا که پیام درونی آن کاملاً اخلاقی، انسانی، ارزشمند و زیباست.
آشنایی با بیوگرافی خالق این اثر نیز به درک واقعگرایانهتری از مانیفستی که ارائه میکند میانجامد؛ ایو انسلر با نام اختصاری «وی» (V)، دومین فرزند خانواده در شهر نیویورک به دنیا آمد. پدرش یهودی و مادرش مسیحی بود و با اینکه در جامعهای عمدتاً یهودی بزرگ شده، خود را یک بودایی طبیعتگرا معرفی میکند.
منشأ اصلی رنجهای ایو این بود که او از سن پنج تا ده سالگی از سوی پدرش مورد آزار جنسی و جسمی قرار گرفته بود و شاید همین امر سبب شد تا خلاقیتهای نوشتاری او در دوران جوانی و میانسالی و پس از حرکت در مسیر خودشناسی و درمان شکوفاتر شود.
ایو بعدها در ورمونت تحصیل کرد و بهعنوان یک فمینیست مبارز در عرصهٔ مطالبات زنان و مبارزه با خشونت علیه آنان شناخته شد.
پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۷۵، رشتهروابطی آزاردهنده را تجربه کرد و به مواد مخدر و الکل وابسته شد و در یک مرکز توانبخشی بستری شد، اما رفتهرفته و در مسیر خودشناسی، بهکمک ارتباط بهتری که با چند دوست خوب پیدا کرد، آموخت «چگونه یک انسانِ دوستداشتنی باشد.»
پس از ازدواجی ناکام و سقط جنین، رابطهای طولانیمدت را با آریل اور جردن، هنرمند و رواندرمانگر، ادامه داد و پس از انتشار کتاب خود بهنام «عذرخواهی» در سال ۲۰۱۹ و سالها پس از مرگ پدرش، آزار جنسی و جسمیای را که از سوی این مرد تجربه کرده بود، توصیف کرد. ایو پس از آن گفت که میخواهد از نام خانوادگی خود فاصله بگیرد و ترجیح داد او را با نام متمایز و مختصر «وی» صدا کنند. او همچنین برای بیماری سرطان رحم تحت درمان قرار گرفت و اکنون مجرد است.
انسلر همچنین بهعنوان یکی از «۱۵۰ زنی که جهان را تغییر دادند» از سوی نیوزویک و «۱۰۰ زن تأثیرگذار» از سوی گاردین انتخاب شده است.
*فارغالتحصیل رشتهٔ گرافیک، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از ۱۳۹۶ تاکنون، عضو هیئتتحریریهٔ نشریهٔ هنر و تجربه (دههٔ ۹۰) و مدیر هنری نشریهٔ نقد سینما (دههٔ ۸۰)، مشاور هنری در پروژههای مختلف مستند، سینمایی و تئاتر (ایران، آلمان و کانادا)، طراح پوستر و عنوانبندی فیلم، مدرس جهاد دانشگاهی تهران، دانشگاه جامع علمی کاربردی و مجتمع فنی تهران (دههٔ ۸۰ و ۹۰)، مشاور هنری موزههای صنعت نفت ایران (پیش از مهاجرت به کانادا)، طراح، فلوریست و مشاور تبلیغاتی (از ۲۰۲۰ در ونکوور)